حضرت مهدى(ع) ؛ كسى است كه بسيارى از علماء اهل سنت، علاوه بر اذعان بر اصالت مهدويت و صحيح دانستن احاديث آن، كتاب و رسالههايى تأليف كردهاند، تا نسلهاى بعدى، حقيقت و واقعيتى را كه در شرع مقدس بر زبان رسول اكرم(ص) جارى شده، به خوبى بشناسند.
حضرت مهدى در روايات اهل تسنن در مورد امام مهدى در كتب اهل سنّت روايات زيادى وجود دارد كه ما در اين جا از برخى كتب معتبر آنان رواياتى را از نظر مى گذرانيم. 1ـ عن عبداللّه بن عباس قال: قال رسول اللّه [ صلّى اللّه عليه وآله ] إن خلفائي وأوصيائي وحجج اللّه على الخلق بعدي أثنا عشر، أوّلهم أخي وآخرهم ولدي قيل: يا رسول اللّه ومن أخوك؟ قال: عليّ بن أبي طالب قيل: فمن ولدك؟ قال: المهديّ الذي يملؤها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً.
در دعاهاي فراواني از حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با عنوان محمد ياد شده است كه به بعضي از آنها اشاره ميشود:1. مشهور در دعاي فرج «اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن» است؛ ولي در منابع اصلي، (مانند مصباح کفعمی) دعا به گونهاي ديگر نيز آمده است: «اَللهُمَ كُنْ لِوَلِيكَ مُحمد بن الحَسَن المَهدي في هَذهِ السَّاعَةِ...».1 سيد بن طاووس نيز در اقبال الاعمال همين گونه نقل كرده است.22. در البلد الامين تحت عنوان دعاي «كنز العرش» آمده است: «وَأَسْألكَ بِحَقِ مُحمد بن الحَسَنِ القائِمِ بِاَمْرِكَ والحجة علي عبادك...».
یکی از سؤالهایی که همواره در مباحث مربوط به حضرت مهدیعلیه السلام پرسیده میشود، درباره آغاز امامت آن حضرت در سن و سال خردسالی است; به این بیان که چگونه ممکن است امر خطیر امامتبه عهده انسانی خردسال گذاشته شود؟همواره در مقابل این پرسشگری، ائمه معصومینعلیهم السلام به عنوان سنگربانان مرزهای اعتقادی در نهایت روشنگری به ارائه پاسخ پرداختهاند .
امام مهدی(علیه السلام) عصاره خلقت، خاتم اوصیا و وارث همه انبیا و اولیای پیشین است. چنان که در یکی از زیارات حضرت صاحب الامر(علیه السلام) خطاب به ایشان عرض می کنیم:السَّلامُ عَلی وارِثِ الانبیاءِ وَ خَاتَمِ الاوصیاءِ.. المُنتَهَی اِلَیهِ مَواریثُ الانبیاءِ وَ لَدَیهِ مَوجُودٌ اثارُ الاصفِیاءِ. سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا... آن که میراث تمام پیامبران بدو رسیده و آثار همه برگزیدگان در نزد او موجود است.آن حضرت چنان مقامی در نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) دارند که خطاب به ایشان از تعبیر «پدر و مادرم به فدای او» استفاده کرده اند. از جمله در روایات زیر که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام علی(ع) نقل شده،آمده است:بِاَبی وَ اُمِّی سَمِیّی وَ شَبیهی وَ شَبیهُ مُوسَی بنِ عِمرانِ، عَلَیهِ جُیوبُ (جَلابیبُ) النُّورِ یَتَوَقَّدُ مِن شُعاعِ القُدسِ. پدر و مادرم به فدای او که همنام من، شبیه من و شبیه موسی پسر عمران است، بر او جامه هایی از نور است که از پرتو قدس روشنایی می گیرد.بِاَبِی اِبنِ خِیَرَهِ الاِماءِ ...
بیشتر کسانی که در دوران معاصر درباره طول عمر امام زمان علیه السلام کتاب یا مقاله نوشته اند، با بهره گیری از آخرین دستاوردهای علوم زیستی و براساس نظریه های جدیدی که درباره پیری و عوامل آن مطرح شده است، دست یافتن به عمر طولانی را امری کاملاً امکان پذیر و منطبق بر نظریه های علمی دانسته و بر همین اساس، به توجیه علمی عمر طولانی امام مهدی علیه السلام پرداخته اندبه باور شهید سید محمّد باقر صدر «از نظر دانش امروز، مشکلی از جهت نظری در این زمینه وجود ندارد. این موضوع در حقیقت، بستگی به نوع تفسیری دارد که علم فیزیولوژی از پدیده پیری ارائه می دهد. آیا پدیده پیری از یک قانون طبیعی سرچشمه می گیرد، قانونی که بر بافت و سلول های انسان حاکم است و پس از رسیدن به رشد کامل به تدریج سلول ها سخت شده و توانایی کاری اش کم می گردد و در نهایت از فعالیت باز می ماند؟ آیا بدنی هم که از هر گونه تاثیر خارجی مصون بوده، محکوم به فنا است؟ یا این که این فرسودگی و ناتوانی بافت ها و سلول ها در کارآیی فیزیولوژی، نتیجه نبرد با عامل خارجی، مانند میکروب ها یا مسمومیت است که از راه پرخوری یا کار سنگین یا دیگر عوامل، به وجود می آید؟این پرسشی است که امروزه علم از خود می کند و تلاش دارد برای آن پاسخی بیابد. البته جواب های علمی زیادی هم تاکنون...
غيبت امام زمان همواره مسئلهاي مهم، معتبر و اصيل بوده است، به گونهاي كه همة معصومان(ع) از نبي مكرم اسلام(ص) تا امام عسكري(ع) بارها به وجود مبارك ايشان و ويژگيهايشان اشاره فرمودهاند روايات مجامع روايي شيعه و غير شيعه در اينباره نه از حد استفاضه بلكه از تواتر متعارف نيز فزونتر است.محمّدبن عثمان عَمْري1 ميگويد: «از پدرم شنيدم كه در خدمت امام حسن عسكري(ع) بودم كه پدرم پرسيد: اين سخن حق است كه پيامبر فرمودهاند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً جاهليةً»؟ فرمود: «آري، اين سخن درست است و هيچ ترديدي در آن نيست». همانطور كه شكي در روز بودن اين روز روشن نيست: سپس پدرم عرض كرد: پس از اينكه شما رحلت كرديد، امام بعد از شما كيست؟ امام عسكري(ع) به نام مبارك حضرت ولي عصر(ع) اشاره كردو آنگاه فرمود: او غيبتي طولاني دارد كه در آن عدّهاي سرگردان، گروهي هلاك و دستهاي دچار ترديد ميشوند.
درباره ي برکات اين ميلاد معظم و حقايقي که در باب وجود اقدس وليّ عصر(ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) هست، من قادر نيستم سخن تازه يي بگويم. درک مراتب معنوي و حقايق الهي در باب اين قطب اعظم عالم امکان و خليفه ي خدا و مظهر صفات و اسماي الهي، درحد زبان و بيان و قلب و فهمي همچون منِ قاصر نيست. خود آنها بايد درباره ي امام زمان سخن بگويند؛ همچنان که خود آنها بايد درباره ي علي بن ابي طالب عليه السلام و بقيه ي اوليا و اصفياي دين سخن بگويند. ما همين قدر مي دانيم که وجود مقدّس امام زمان، مصداق وعده ي الهي است. همين قدر مي دانيم که اين باز مانده ي خاندان وحي و رسالت، عَلَم سرافراز خدا در زمين است. «السّلام عليک ايّها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرّحمة الواسعة وعدا غير مکذوب»
از جهت معنوي و روحي و تقرب الي الله، و جهات تکامل فردي انسان است. کسي که اعتقاد به اين مسأله دارد، چون با مرکز تفضلات الهي و نقطه ي اصلي و کانون اشعاعِ رحمت حق، يک رابطه ي روحي برقرار مي کند؛ توفيق بيشتري براي برخورداري از وسايل عروج روحي و تقرب الي الله دارد. به همين خاطر است که اهل معنا و باطن، درتوسلات معنوي خود، اين بزرگوار را مورد توجّه و نظر دايمي قرار مي دهند و به آن حضرت توسل مي جويند و توجّه مي کنند. نفس پيوند قلبي و تذکر و توجّه روحي به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالي، انسان را عروج و رشد مي دهد و وسيله ي پيشرفت انسان را -روحاً و معناً - فراهم مي کند.اين، يک ميدان وسيعي است. هر کسي در باطن و قلب و دل و جان خود، با اين بزرگوار مرتبط باشد، بهره ي خودش را خواهد برد. البتّه، توجه به کانون نور، بايد توجّه حقيقي باشد. لقلقه ي زبان در اين زمينه، تأثير چنداني ندارد. اگر انسان، روحاً متوجّه و متوسل شد و معرفت کافي براي خود به وجود آورد؛ بهره ي خودش را خواهد برد. اين، يک ميدان فردي و تکامل شخصي و معنوي است.
سجايا و مكارم اخلاقي امام مهدي(ع) را دو گونه ميتوان توصيف كرد: نخست، بر اساس آيات و رواياتي كه در توصيف پيامبر گرامي اسلام(ص) وارد شدهاند؛ زيرا آن حضرت از نظر ويژگيهاي اخلاقي نيز شبيه ترين مردم به حضرت ختمي مرتبت(ص) است. دوم، بر اساس رواياتي كه به طور خاص به توصيف سجاياي اخلاقي آن حضرت پرداختهاند.