حاج مؤمن شيرازي ميگويد: در جوانى محبت و شوق شديدى به زيارت حضرت مهدى(ع) در من پيدا شد كه لحظه اى قرار و آرام نداشتم. به طورى كه از خوردن و آشاميدن غافل مى شدم تا كار به جايى رسيد كه باخود عهد كردم آنقدر از خوردن و آشاميدن خوددارى خواهم كرد تا تشرف خدمت امام(ع) برايم حاصل شود يا آنكه بميرم. چند روز غذا نخوردم و روز سوم در مسجد سردزك كه افتخار خدمتگزارى آن مسجد را داشتم از ضعف، بيهوش افتاده بودم كه ناگاه صداى دلنواز روح بخشى با عظمت، كه پر از لطف و عنايت بود به گوشم رسيد: «حاج مؤمن! برخيز و از اين غذايى كه براى تو آورده اند تناول كن، مگر نمى دانى اين عملى را كه انجام دادى درشرع مطهر اسلام حرام است. بعداً از اين قبيل كارهاى غير مشروع بپرهيزيد.
امکان دیدار امام عصر(عج)در غیبت کبری( به معنای امکان وقوعی نه عقلی) از مسائل مؤثر بر فضای فکری و اعتقادی جامعه تشیع است و با توجه به اینکه غیبت آن حضرت، خفای عنوانی است نه خفای شخصی، هر چند اصل اولی بر عدم ملاقات با آن حضرت است که فلسفه ی غیبت او به شمار می رود، اما تشرفاتی که متواتر از صلحا و علما نقل شده بر این دلالت دارند که استثناها ملاقات با حضرت امکان پذیر است و دیدگاهی که امکان ملاقات را در غیبت کبری نفی می کند به توقیع صادر شده توسط علی بن محمد سمری استناد می کند که در آن مدعی مشاهده، دروغگو و افترا زننده معرفی شده است؛ اما صرف نظر از سند این توقیع باید گفت«همان گونه که علامه مجلسی و دیگران برداشت کرده اند، هدف از صدور توقیع در فضای فکری شیعه در پایان دهه غیبت صغری که در آن از طریق سلسله وکلا و نائبان خاص با حضرت ارتباط داشتند، امام عصر(عج) برای جلوگیری از سوء استفاده ی مدعیان دروغین، ادعای مشاهده ای را که توام با ادعای نیابت و سفارت باشد نفی کرده و ناظر به مشاهده ی عاری از آن که به اذن خود ایشان رخصت تشرف باشد نفیا و اثباتاً نیست؛ و بر فرض اینکه توقیع بر نفی مطلق رویت دلالت داشته باشد، خبر واحد است و با اخبار متواتر تشرفات نمی تواند معارضه کند. پس ملاقات فی الجمله در غیبت کبری امکان پذیر...
وضوع تشرّفات و ملاقات با امام زمان علیه السلام این روزها دست مایه بسیاری از کتاب ها و نشریه های نوظهور قرار گرفته است و نویسندگان و ناشران این قبیل کتاب ها و نشریه ها تلاش می کنند با داغ تر کردن فضای بحث و گفت و گو در این زمینه، مخاطب بیشتری جلب کنند و بر شمارگان کتاب ها و نشریه های خود بیفزایند.با توجّه به اهمیّت موضوع یادشده و به دلیل پرسش های فراوانی که دانشجویان، فرهنگیان و دیگر اقشار اجتماعی در این زمینه مطرح می کنند، به بررسی جنبه های مختلف این موضوع می پردازیم.
اسحق بن یعقوب می گوید: در مورد برخی از مسائل که برای من مشکل شده بود توسط جناب محمد بن عثمان -که خدا از او و پدرش راضی باد - [نایب خاص حضرت بقیة الله، عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت صغری] عریضه ای به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر، روحی له الفداء، تقدیم داشتم که جوابی از ناحیه مقدسه حضرت واصل شد بدین شرح:خداوندا تو را به حق هدایت کند و ثابت قدم بدارد.
هر کسی که درباره من جستجو کند، به دنبال من آمده است. و هر کس برای پیدا کردن من کوشش کند، دشمن را به سوی من راهنمایی کرده است. و هر کس دشمن را به سوی من رهنمون شود، جان مرا به خطر انداخته است. و هر کس از نظر جانی خطری متوجه من کند، مشرک است.و بدین ترتیب، خضربن ابی صالح که مدتها در طلب مقام مقدس حضرت بقیة الله،روحی له الفداء در شهرها و بلاد در جستجو بود، دست از این کار برداشته، به منزل خود بازگشت.
دعا نشانگر علاقه و محبت مسلمانان به ایشان است . اگر چه دوستى تمام ائمه معصومین علیهم السلام بخشى از ایمان و شرط قبولى اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان (عج) موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان مى گردد .
پیش از پرداختن به پاسخ سؤال تذکر این نکته ضروری است که پر شدن دنیای آخرالزمان از ظلم و ستم ـ که در روایات متعددی آمده است ـ به این معنی نیست که در آخرالزمان همة انسانها در ورطه فساد و تباهی غرق میشوند و انسانهای مؤمن و صالح در هیچ جای دنیا یافت نمیشوند. معنای صحیح این احادیث این است که در آخرالزمان جهان پر از ظلم و ستم میشود نه پر از ظالم و ستمگر. تفاوت این دو در این است که اگر بخواهد جهان پر از ظالم باشد باید همة انسانها ظالم باشند اما اگر جهان پر از ظلم باشد لازم نیست همه ظالم باشند بلکه ممکن است عدة معدودی به خاطر در اختیار داشتن قدرت و ثروت نامشروع جهان را از ستم آکنده نمایند در عین حالی که انسانهای صالح فراوانی نیز وجود دارند. برای تقریب به ذهن توجه به این مثال ساده میتواند مفید باشد:
مسأله طول عمر امام زمان (عج) همواره در طول تاریخ از سوی برخی مورد استبعاد واقع شده است. به طوری که سعدالدین تفتازانی داشتن حیات طولانی مدت آن حضرت را انکار و برخی هم به مقتضای ادله به ولادت ایشان معترف گشتهاند و لیکن گفتهاند: کی نمیتواند تا این مدّت طولانی در قید حیات باشد. پس امام زمان از دنیا رفته است! امّا باید دانست که چنین باوری نه تنها با حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتةً جاهلیةً»؛ هر کس بمیرد ولی امام زمان خویش را نشناسد، همچون مردگان جاهلیت از دنیا رفته؛ منافات دارد.[۱] بلکه به عقیده شیعه رشته امامت در هیچ عصری قطع نمیشود و همیشه یک امام زنده وجود دارد، گرچه این امام از دیدگان غایب باشد.[۲] و ما در این نوشتار مقاله طول عمر امام زمان را هم از لحاظ اصل امکان و هم از لحاظ دلایل عقلی و نقلی ثابت و استبصاد حیات بلند مدت ایشان را برطرف میسازیم.
غیبت حضرت به معنای انقطاع مطلق رابطه حضرت با مردم و جهان نیست. بلکه غیبت به معنای پنهان بودن حضرت از انظار عمومی است یعنی حضرت در شرایط غیبت ضمن اشتغال به امور شخصی به طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهای اجتماعی و مشکلات مردم را به طور کامل زیر نظر دارد و خصوصاً نسبت به شیعیان و دوستانش عنایت خاصی دارد و از وضع آنان باخبر است و مراقبت می نماید. چنانکه خود حضرت در یکی از توقیعاتش به شیخ مفید (ره) می نویسد: "ما شما را رها نکرده و در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم, پس تقوی پیشه کنید و ما را یاری نمائید تا از فتنه هایی که به شما روی می آورد، شما را نجات بخشیم.
هر امر مهمي به نسبت اهميّتش، در معرض خطرها و آسيبهايي است، معارف مهم مهدويّت نيز از اين قاعده مستثني نيست، و انديشهي مهدوي نيز چون هر انديشه و فرهنگي آفتها و آسيبهايي دارد که اگر به آنها توجه نشود و به موقع براي برطرف ساختن آنها اقدام نگردد، آثار منفي و مخربي به دنبال خواهد داشت.مفهوم آسيبشناسيآسيب، عاملي است که سبب اختلال، ناهنجاري و آفت در پديدهها ميشود و آسيبشناسي به معناي بازشناسي اختلالهاي مفهومي و مصداقي بحث است. اين اختلالها ممکن است در اثر ناکارآمد بودن و ضعف روشهاي پيامرساني يا محتوايي پيام باشد.